عزیزان! بزرگترین خطر حذف شد، بقیه مسایل اهمیتی ندارند

هنوز چیزی از انتخابات 88 و تشکیل دولت دهم نگذشته بود که راستگرایان و اصولگرایان نیز با خلق کلید واژهی «جریان انحرافی» به مخالفان علنی احمدی نژاد پیوستند و در نقش تیغهی دوم قیچی، با امداد اصلاح طلبان و اصحاب فتنه مشغول تخریب و له کردن دولت و شخص احمدی نژاد شدند.
در تمام این چهار سال گذشته با تولید و پخش انواع شایعات و خبرهای دروغ و تحلیلهای تخیلی، از احمدی نژاد هیولای خطرناکی ساختند که عن قریب فتنهای بزرگتر از فتنهی 88 به پا میکند، کشور را به دست آمریکا میدهد و ضربهای کاری به اسلام و انقلاب وارد میکند.
همیشه گفتهام و باز هم میگویم که بخشی از اصولگرایان و ولایتمداران، از همان ابتدا هم نسبت به احمدینژاد حقد و کینه داشتند و فقط منتظر زمان و بهانهای برای بروز آن بودند. برخی از رقیبان و هواداران رقبای او در انتخابات 84 را میتوان جزئی از این دسته دانست. علاوه بر آنها برخی دیگر هم به دلیل وابستگیشان به الیگارشی قدرت و ثروت چشم دیدن احمدی نژاد را نداشتند. در اینجا با این دسته کاری نداریم، آنها از آمدن احمدی نژاد ناراحت بودند، از رفتن او خوشحال شدند و خوشحال هم باقی خواهند ماند.
ولی دستهای دیگر از افراد و جریانهای عمدتا آرمانخواه و عدالتطلب بودند که با آمدن احمدی نژاد امیدوار و خوشحال بودند ولی بعد از مدتی تحت تاثیر تبلیغات و پروپاگاندای رسانهای به جمع مخالفان احمدی نژاد پیوستند و چه بسا در تخریب وی نیز همکاری کردند. این افراد طوری مسایل غیرمهم را تبدیل به مسایل اصلی میکردند و «از کاههای احمدی نژاد کوه میساختند» که گویا اتفاقات و رویدادهای زمان دولت اصلاحات و دولت سازندگی را فراموش کردهاند. اینان به جای مقایسهی احمدی نژاد با دولتهای قبل و مسئولین دیگر، او را با مدل ایدهآل ذهنی خود مقایسه میکردند و طبیعتا از این مقایسه سرخورده و دلسرد میشدند. همین مسئله کافی بود که برای به زیر کشیدن و لجن مال کردن وی هر اظهارنظر و خبر و شایعهای را قبول کنند و نشر دهند.
حالا هر چه بوده گذشته است، به قول معروف «وقع ما وقع».
قبل از انتخابات یازدهم، وقتی با یکی از دوستان صحبت میکردم گفتم که برای من نتیجهی این انتخابات هیچ اهمیتی ندارد و من از نظر نتیجهی انتخابات هیچ نگرانی ندارم. تمامی کاندیداها از نظر من دارای نقاط منفی کافی هستند که از رئیس جمهور نشدنشان خوشحال شویم. و هر کدام هم که انتخاب شوند مزیت و خیر خاص خود را خواهند شدند. مثلا گفتم که حتی اگر فلانی هم رئیس جمهور شود، خیلی بد نیست؛ بالاخره برخی از این حضرات و دوستان یک گوشمالی اساسی بشوند خوب است، لازم است برخی از ایشان چهار سال قرص اعصاب و شربت گل گاوزبان و آب قند نوش جان بفرمایند تا شکرانهی «رفع خطر بزرگی به نام احمدی نژاد» باشد.
حالا اینجا خطاب بنده به تمامی کسانی است جزو دسته ی اخیر هستند و پشت احمدی نژاد را خالی کردند، از برخی بزرگان گرفته تا برخی وعاظ، مداحان، فعالین فرهنگی مستقل، رسانهدارها، دانشجویان و دوستان عزیز. دوست دارم در این چهار سال آینده وقتی اتفاقات خاصی افتاد، وقتی خبرهای خاصی منتشر شد، وقتی اظهارنظرهای خاصی صورت گرفت، وقتی اقدامات خاصی انجام شد بیایم اینجا و زل بزنم در چشمان این عزیزان و با لبخندی حاکی از رضایت طعنه آمیز سوال کنم که «خب! فلانی چه خبر؟! تعریف کن. اوضاع چطوره؟ از دنیای سیاست چه خبر؟».
از این لحاظ، من خیلی هم ناراحت نخواهم شد اگر این اتفاقات به زودی بیافتد (کما اینکه در حال رخ دادن هستند):
- بازگشت فعالین فتنه به صحنهی سیاسی و مدیریتی کشور
- طلب کار شدن مجرمان فتنه
- راهاندازی دوبارهی روزنامههای زنجیرهای
- شلوغ شدن و اغتشاش در دانشگاهها
- فعال شدن هنرمندان لیبرال
- افزایش تبلیغات علیه برخی شخصیتها
- افزایش فشار علیه برخی نهادها و سازمانها
- افزایش رانتخواری و اشرافیگری مسئولان و فامیلها
در یک کلمه اینکه منتظر تک تک اتفاقات بعد از دو خرداد هستم.
یادم بود که رهبری چند ماه (یا یک سال) قبل از انتخابات سال 88 در یک سخنرانی مربوط به انتخابات جملاتی با این مضمون گفتند که «کفر نعمت از کفت بیرون کند». گشتم و از سایت ایشان مطلب را پیدا کردم، واقعا خواندن آن جگر آدم را حال می آورد: منبع
فضاى تبليغاتى كشور، فضاى مطبوعاتى كشور، فضاى تبليغات سياسى كشور به هيچ وجه فضاى خرسندكنندهاى نيست. ما بايستى از اسلام براى عمل خودمان، براى رفتارهاى خودمان، براى موضعگيرىهاى خودمان درس بگيريم و بدانيم بقاى نظام اسلامى، بركات الهى، تفضلات و رحمت الهى تا وقتى است كه ما پايبند و مقيد باشيم. خدا كه با ما قوم و خويشى ندارد. بارها من عرض كردهام بنىاسرائيل همان كسانى هستند [...] خدا بنىاسرائيل را بر عالمين تفضيل داد؛ اما همين بنىاسرائيل به خاطر اينكه لوس شدند، قدر نعمت خدا را ندانستند و كفران كردند، «كونوا قردة خاسئين»، «ضربت عليهم الذّلّة و المسكنة» تبديل شدند به اين.
وقتى رحمت الهى براى ما پيش خواهد آمد كه مواظب و مراقب خودمان باشيم؛ مراقب حرف زدنمان، مراقب اقدام كردنمان، مراقب تبليغاتمان. اين فضاى بى بند و بارى در حرف زدن، در اظهارات عليه دولت، عليه كى به خاطر اغراض، اينها چيزهائى نيست كه خداى متعال از اينها بهآسانى بگذرد. آن وقت كسانى خطا ميكنند، خداى متعال «و اتّقوا فتنة لا تصيبنّ الّذين ظلموا منكم خاصّة»؛(7) بله اينجورى است. بعضى از ظلمها، بعضى از كارها هست كه نتيجه و اثر آن دامن همه، نه فقط دامن آن ظالم را ميگيرد؛ بر اثر رفتار يك عدهاى كه در گفتار خودشان، در عمل خودشان، در قضاوت خودشان ظلم ميكنند. بايد مراقب اين چيزها بود.
دولت جدید حدود یک هفته است که کار خود را آغاز کرده است. حالا محض نمونه دوست دارم این خبرها را با عزیزان مذکور به اشتراک بگذارم و با لبخندی خاص سوال کنم که «خب. دیگه چه خبر؟!»
دانشگاه ها 18 تیر دیگری را تجربه می کنند
نفت در زمان مدیریت زنگنه شاهد تخلفات متعدد بود
علی ربیعی (عباد) از متهمان قتلهای زنجیره ای گزینه ی وزارت تعاون
حجتی از شیفتگان آیت الله منتظری گزینه ی وزارت کشاورزی
شمس الواعظین و عطریانفر روزنامه منتشر می کنند [ان شاءالله مقدمه ای بر روزنامه های زنجیره ای]
فشار به جریان پایداری و نزدیکان آ. مصباح و حلقه ی پرتو با قرائت گزارش 22 بهمن
دوست دارم این لیست را به مرور تکمیل کنم.
دیگر وقتش رسیده بود که چیزی در مورد این وبلاگ بنویسم، شعر قیصر که « الف لام ميم از لبم ميتراود» را برداشتم. الان سالهای سال است که اینجا چیزهایی مینویسم، مقید نبودهام که چه بنویسم یا ننویسم، برنامهای برای آن نداشتهام. تقریبا هر چه نوشتهام به خاطر دغدغه یا فشاری بوده که در آن لحظه داشتهام. گویی گعدهای گرفتهایم با دوستان و از دردهایمان، از خاطراتمان، از نگرانیهایمان میگوییم.