بچه ی هاشمی vs بچه ی مردم
در مورد مرگ اخیر یک وبلاگ نویس در بازداشتگاه نمی خواهم تکرار مکررات کنم که حرفها را دیگران زده اند و استناد از احکام اسلام و سیره حضرت علی گرفته تا قانون اساسی و قانون مجازات اسلامی و منافع ملی همگی دلالت بر لزوم پیگیری حادثه، معرفی و محاکمه و مجازات مقصرین دارند. (بخوانید: + + + +)
فقط تنها چیزی که به خاطرم آمد ماجراهای حول و حوش دستگیری مهدی هاشمی بود. هنگامی که پس از دستگیری، وابستگان به خاندان هاشمی (از اعضای مجمع تشخیص مصلحت گرفته تا وابستگان فامیلی) در مورد واکنش آیت الله هاشمی به این دستگیری، به نقل از وی گفته اند که «بچههای من مثل بچههای بقیه افراد هستند و فرقی بین بچه ها من با بچه مردم نیست.»
چند روز پس از بازداشت مهدی هاشمی، ایشان به دلیل نگرانی بابت سلامتشان به یکی از بهترین بیمارستان های خصوصی تهران منتقل شده و تحت نظر بهترین پزشکان معالج معاینه شده و با خانواده اش ملاقات کرده و بعد از انجام آنژیوگرافی -به نقل از فارس- مشخص شده که عارضه قلبی در وی وجود نداشته و لذا دوباره راهی اوین شده اند.
حالا خانواده ی هاشمی در بیانیه ای اعلام کرده اند که «[انتقال ایشان به زندان در حالی که آزمایش سی تی اسکن برای وی لازم بوده] برای خانواده آیتالله هاشمی غیرقابل درک است و بیصبرانه در انتظار توضیحات دادستانی درباره انجام آن هستیم.»
خطاب به خانواده محترم ایشان باید گفت که اگر واقعا فرقی بین ایشان و بجه های بقیه افراد نیست و معتقدند که نباید تبعیضی بین مردم عادی و خانواده ایشان باشد، فعلا داخل صف بایستند تا اینکه دادستانی ابتدا توضیحات لازم را به خانواده وبلاگ نویس فوق الذکر بدهد، سپس نوبت خانواده هاشمی خواهد بود که پاسخ خود را دریافت کنند. حداقل نوبت را رعایت کنید.
پی: برخی از اظهارات و ادعاهای برخی از افراد آدم را یاد برخی جملات می اندازد مثلا «همه با هم برابرند، اما برخی برابرترند».
پی: یک سری حادثه از همین جنس قبلا در کشور ما رخ داده که نمونه هایش «کوی دانشگاه 1»، «کوی دانشگاه 2» و «حادثه کهریزک» است که طی آن رهبر انقلاب -بالاترین مقام سیاسی و مذهبی کشور- از آنها به عنوان حوادثی دردناک که قلب ایشان را به درد آورده یاد کردند و دستور پیگیری این حوادث را داده اند. ولی متاسفانه پس از گذشت سالها و سالها تمامی این پرونده مشمول قاعده ی «مرور زمان» شده اند. وقتی پیگیری های رهبر کشور به نتیجه نرسد چه انتظاری باید داشته باشیم؟
پی: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ی من / آنچه که البته به جایی نرسد فریاد است
پی: اشتباه نشود! برابری و تساوی فرزندان (و حتی وابستگان دورتر) آیت الله هاشمی با فرزندان مردم عادی به همین یک مورد خلاصه نمی شود. مثنوی هفتاد من کاغذ اگر نباشد مرثیه ی هفت کاعذ هست.
افزونه:
در همین رابطه بخوانید.
+ نوشته شده در یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۱ ساعت 18:44 توسط فرزاد
|
دیگر وقتش رسیده بود که چیزی در مورد این وبلاگ بنویسم، شعر قیصر که « الف لام ميم از لبم ميتراود» را برداشتم. الان سالهای سال است که اینجا چیزهایی مینویسم، مقید نبودهام که چه بنویسم یا ننویسم، برنامهای برای آن نداشتهام. تقریبا هر چه نوشتهام به خاطر دغدغه یا فشاری بوده که در آن لحظه داشتهام. گویی گعدهای گرفتهایم با دوستان و از دردهایمان، از خاطراتمان، از نگرانیهایمان میگوییم.