ایرادات نگارشی؛ امتناع یا امتناء

کلمه‎ی «امتناع» از ریشه‎ی «منع» یک لغت عربی و به معنای «خودداری و سرباززدن» است. قاعدتا نوشتن آن به صورت «امتناء» معنای دیگری را متبادر می کند.

کلمه‎ی «امتناء» بر همان وزن ولی از ریشه‎ی «مِنی» است که بنا بر فرهنگ ناظم الاطباء به معنای وارد شدن به سرزمین مِنی است که به طور مشخص در زبان فارسی کاربرد چندانی ندارد.


پی نوشت: رونوشت به سایت «کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه»

حیز انتفاع

یکی از تعابیری که ممکن است که به شکل غلط استفاده شود «حیز انتفاع» است که به معنای سودمندی و امکان بهره مندی است. در حقیقت کلمه «حَیٍز» (به فتح ح و کسر ی) به معنای مکان و جای است و ترکیت «حیز انتفاع» نیز برای مفهومی مانند «جای و جایگاه استفاده» به کار می رود.

بنابراین «فلان چیز دیگر قابل استفاده نیست» معادل تعبیر «فلان چیز از حیز انتفاع ساقط شده است» است.  

ایرادات نگارشی؛ مبال یا موال؟

یکی از اصطلاحات قدیمی که برای دستشویی یا مستراح به کار می‌برند مبال است. البته گاهی به اشتباه تصور می شود که این لغت موال است. ولی بر اساس فرهنگ لغت دهخدا، این لغت مبال به معنی «جای بول کردن» است.

ایرادات نگارشی؛ علاف یا الاف؟ عاطل یا آطل؟

یکی از اشتباهات رایج در نوشتار عامیانه استفاده از کلمه ی الاف به عنوان صفت بیکار برای کسی است. حال آنکه صورت درست آن علاف است.

بر اساس لغتنامه‌ی معین معنی کلمه‌ی علاف "بیکار و باطل" است در حالی که کلمه‌ی الاف هیچ معنایی ندارد.


تعبیر دیگری که معمولا برای آدم بیکار استفاده می‌کنند، عاطل و باطل است. این ترکیب هم ممکن است گاهی به اشتباه به صورت «آطل و باطل» به کار رود در حالی که صورت درست آن همان عاطل است. بر اساس لغتنامه‌ی معین معنی کلمه‌ی عاطل "بیکار مهمل بیهوده" است. شاید در ابتدا این طور به ذهن برسد این ترکیب یک ترکیب اتباعی است؛ مانند «چیز میز»، «کتاب متاب» یا «اخم و تخم» که در آن یک کلمه‌ی بی معنی بر وزن کلمه‌ی معنادار دیگری استفاده می‌شود. ولی این تصور غلط است و عاطل یک کلمه‌ی معنادار است.

ایرادات نگارشی؛ استفاده از "ه" به جای کسره

یکی دیگر از ایرادات نگارشی که به تازگی شایع شده است و در فضای مجازی به وفور دیده می شود استفاده از حرف "ه" برای نشان داده کسره است. با گسترش محاوره نویسی در فضای مجازی اعم از وبلاگها، چت، و پیام ها این مشکل نیز گسترش یافته است.

همان طور که می دانید در ترکیبهای صفت-موصوفی و همچنین ترکیبهای اضافی (مضاف و مضاف الیه) بین دو کلمه یک کسره وجود دارد که آنها را به هم مرتبط می کند. به عنوان مثال کتاب ِ خوب دارای یک کسره بین صفت و موصوف است و یا در ترکیب کتاب ِ من، یک کسره وجود دارد که نشان دهنده ارتباط بین مضاف و مضاف الیه است.

در حالات خاصی ممکن است کسره تبدیل به "ی" و یا همزه شود. مانند صدای من و یا خانهء بزرگ. در حالات دیگر ترکیبهای توصیفی و اضافی فقط دارای کسره هستند (+).

اشتباهی که در این زمینه و در زبان نوشتار محاوره ای رایج شده است استفاده از حرف "ه" به جای کسره است. به عنوان مثال : قصده بدی داشت. یا ماشینه من خراب شد.

البته این اشتباه ممکن است به این دلیل باشد که در ما در زبان محاوره ای مان به جای فعل "است" از صوت کسره یا صوت "ه" استفاده می کنیم. و به هنگام نوشتن، این فعل را به صورت حرف "ه" می نویسیم. به عنوان مثال "هوا خیلی سرده".

بنابراین لازم است این دقت را انجام دهیم که در هنگام نوشتن محاوره ای حرف "ه" را فقط به جای فعل به کار ببریم و در ترکیبهای صفتی و اضافی از آن اجتناب کنیم.


افزونه:

در حال وبگردی بودم که چند نمونه از این ایراد را دیدم. با خودم گفتم آنها را اینجا هم بگذارم.

« برای سلامتیه من دعا کردن ممنونم.» «اسامیه افراد پشت در» «رییس کارگزینیه اداره کار».

ایرادات نگارشی: اجل یا عجل؟

 زبان نوشتاری ما گویی روز به روز مهجورتر می شود. به نظر می رسد اشتباهات رایج نوشتاری رو به افزونی است. یکی از دلایل آن به نظرم کاهش مطالعه ی کتاب و جایگزینی آن با منابع اینترنتی است که معمولا بدون نگاه ویراستاری و رفع ایرادهای ویرایشی منتشر می شوند. همچنین به دلیل فراگیرتر شدن نوشتن (در فضای مجازی) ایرادهای نگارشی نیز فراگیرتر شده اند. 

این اشتباهات را نه تنها در وبلاگ نویسنده های گمنام که حتی در سایتهای خبری و پایگاه های معتبر می توان یافت. امروز در سایت کتاب نیوز یک مورد آن را دیدم که بهانه ی نوشتن این مطلب شد.

سایت کتاب نیوز در دفتر شعر خود، شعری از استاد سخن، سعدی، منتشر کرده بود و نام شاعر را «شیخ عجل سعدی» نوشته بود در حالی که «شیخ اجل سعدی» درست است. اجل از خانواده ی جلیل و جلالت است به معنی بزرگوارتر در حالی که عجل به معنای «گل و لای سیاه و بدبو» است.

این اشتباه به صورتی فراگیرتر در کاربرد «ضرب الاجل» دیده می شود. ضرب الاجل به معنای مهلت، پایان مدت یا همان deadline است. این لغت در بسیاری از موارد به صورت اشتباه «ضرب العجل» نوشته می شود.