جز آستان تواَم در جهان پناهی نیستسَر مرا، بجز این دَر، حواله‌گاهی نیست
عدو چو تیغ کشد، من سپر بیندازمکه تیغ ما بجز از ناله‌ای و آهی نیست

زمانه گر بزند آتشم به خِرمنِ عمربگو بسوز، که بر من به برگ کاهی نیست


تکیه بر گلدسته ی مسجد گوهرشاد

گویی در این عالم، برای هر کسی گوشه ای قرار داده اند. گوشه ای برای قرار داده اند. گویی زمانی را نیز قرار داده اند که در آن گوشه، قرار گیرد.